۱۳
اردیبهشت
۱۴۰۳
شماره
۵۶۰۵
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه فرهنگی: زبان و ادبیات فارسی با آثار گران سنگش، همواره از ارزشمندترین میراثهای ماندگار بشری است.
با وجود همه حوادث و رویدادهای مختلف روزگار، باز هم این زبان شیرین و دلنشین در دورترین نقاط جهان امروزه حضور و نفوذ خاص دارد و در فرهنگ ایرانیان، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه میشود.
کودک در گهواره، لالایی میشنود و از همان آغاز به شعر اُنس میگیرد و پس از مرگ نیز آرایه مزارش، شعری است که برایش میسرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری میسُراید.
این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما میگذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجازآفرین را بیش از پیش برایمان باید مورد توجه قرار گیرد.
زبان و ادبیات فارسی را با هزاران آثار گران سنگ در زمینههای مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی است که همواره مورد توجه و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده است. 27 شهریور سالروز درگذشت شهریار، شاعر معاصر ایرانی (1285 تا 1367)، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب پارسی، نامیده شده است.
به همین مناسبت در ادامه بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص شهریار را در در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار در 11/09/1371 میخوانید: «دربارهی استاد شهریار، گفتنی زیاد است. یک مقوله، مقولهی شاعری اوست. دربارهی شاعری شهریار، دو حرف میشود زد: یک حرف این است که شهریار، یکی از بزرگترین شعرای معاصر ماست؛ هم در شعر فارسی و هم در شعر ترکی. البته شعر فارسی او خیلی بیشتر از شعر ترکی است و به نظر میرسد که اولین و معروفترین شعرهای او به زبان فارسی است. البته منظومهی «حیدر بابایه سلام» را بایستی استثناء کرد؛ چون «حیدر بابایه سلام»، داستان جداگانهای دارد... لکن اگر «حیدر بابایه سلام» را کنار بگذاریم، در مجموع، شعر فارسی شهریار اوج بیشتری از شعر ترکی اش دارد.
در شعر فارسی شهریار، خصوصیت عمدهای که برای برادران ترک وجود دارد، این است که شعر به معنای حقیقی کلمه است. شعر به معنای حقیقی کلمه، معنای حقیقی شعر است. یعنی نظم کلمات فقط نیست؛ لب احساس و خیال است. این را که عرض میکنم، ترکهای فارسیدان - مثل آقای تجلیل(1) - خودشان خوب میدانند. گاهی این زبان اوج میگیرد. یعنی ما غزلهایی در شعر فارسی شهریار داریم که در ردیف غزلهای درجهی یک فارسی است. البته اینها زیاد نیست؛ اما هست. گاهی هم البته زبان تنزل میکند. ما توقعی هم از شاعری که در یک منطقهی غیرفارس زبان متولد شده، نداریم. ولی آنچه که از شهریار در شعر فارسی میبینیم، او را در ردیف یکی از بزرگترین شعرای زمان ما قرار میدهد.
مطلب دومی که در مورد شاعری شهریار باید گفت، یک چیز بالاتر از این است؛ و آن این است که میشود گفت: شهریار یکی از بزرگترین شاعران همهی دورانهای تاریخ ایران است. و آن به لحاظ «حیدر بابایه سلام» است. «حیدر بابایه سلام» یک شعر استثنایی است. همهی خصوصیات شعری مثبت شهریار در این شعر هست. یعنی روانی، صفا، ذوق و دیگر خصایصی که مربوط به شعر است، همه در «حیدر بابایه سلام» جمع شده است.
لکن علاوه بر اینها، ویژگی دیگری هم در «حیدر بابایه سلام» هست و آن این است که در این شعر که تصویری از سابقهی ذهنی خود شاعر است، مطالب بسیار حکمتآمیز وجود دارد. با این حساب، میتوان شهریار را یک حکیم به حساب آورد. پایهی شعر «حیدر بابایه سلام» به نظر ما خیلی بالاست. فکر میکنیم که آمیزهی بسیار هنرمندانهای است از شعر و حکمت و زبان زیبا و قدرت فوقالعادهی تصویر. شهریار این منظومه را در هنگامی گفته که بسیار جوان بوده است. ایشان خودش در آن نسخهای که برای من فرستاده، بالای صفحهی اول نوشته است: «گمان میکنم این را در سال 1324 شمسی سرودم.» و در این سال، شهریار بسیار جوان بوده است. من حالا برای اینکه آقای شاهرخی(2) و آقای ستوده(3) و سایر برادران شاعر اینجا نشستهاند، چیزی بهعنوان شیرینی مجلس عرض میکنم. این غزل شهریار در ذهن من هست که میگوید:
در وصل هم ز شوق توای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
ببینید، این بیت واقعاً در ردیف بالاترین شعرهای فارسی است:
با عقل، آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
البته در همین غزل، شهریار یک بیت بسیار پایین دارد، که قافیهاش «پیراهن کشم» است، که این هم از خصوصیات شهریار است. همینطور یک خط زیگزاگی در این شعر طی میشود: میرود بالا و میآید پایین! یعنی اگر امکان داشت به همان روال مطلع، همهی شعر را بگوید، سرودهی فوقالعادهای میشد.
از «حیدر بابایه سلام» هم یک بندش را بخوانیم:
حیدر بابا دنیا یالان دنیادی
سلیماندان، نوحدان قالان دنیادی
هر کیمسیه هر نه وریب آلیبدیر
افلاطوننان بیرقوری آدقالیب دیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) مقصود معظم له «دکتر جلیل تجلیل» استاد دانشگاه و ادیب و محقّق است.
2) محمد شاهرخی (جذبه)
3) سید ابراهیم ستوده.